شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود... درم داد و آن لشکر آباد کرددل مردم کینه ور شاد کردفرستاده ای خواند شیرین زبان ...... هم اندیشه روزگار کهنچو او کینه ور گشت و من چاره جویسپه را چو روی اندر آمد به روی ... فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۵... سرانجام ترسم که پیروزگرنباشد مگر دشمن کینه ورچو شیدوش و رهام و گستهم و گیو ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۴... بیاری فراوان سپاه آمدستبسی کینه ور رزمخواه آمدستگمانم که آن رستم پیلتن ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴... همه نامداران کابلستانچنو کینه ور باشد و رهنمایسواران گیتی ندارند پای ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸... بپیش نیاکانت بسته کمربهر کینه گه با یکی کینه وراگر شاه بیند بمن بخشدش ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۶... پس پشتشان دور ماند ز کوهبرد لشکر کینه ور همگروهببینی تو گوپال گودرز را ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰... دو خونی برافراخته سر به ماهچنان کینه ور گشته از کین شاهز کوه کنابد برون تاختند ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۳... خروشان به کردار پیلان مستپر از جنگ و پر خشم کینه ورانگرفتند زان پس عمود گران ... فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۱... بیفروزد این رزمگه را به فربیارد سپاهی به نو کینه وریکی هوشمندی فرستاده ام ...فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۷... ز گنج و ز تخت و ز نام بلندز تو خواستم تا یکی کینه وربه کین سیاوش ببندد کمرنبیره بدیدم جهانبین خویش ... =====================کلید واژه ها و برگزیده هاکینه ور11دشمن کینه ورلشک شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹ ... که فرجام زان رنج یابد بسی ز بهر درم گرددش کینه کش که ناخوش کند بر دلش روز خوش ... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۰ ... سبک پشت بر یکدگر گاشتند دل کینه بر جای بگذاشتند یکی سوی خشک و یکی سوی آب ... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود ... درم داد و آن لشکر آباد کرد دل مردم کینه ور شاد کرد فرستاده ای خواند شیرین زبان ... شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵... ازان پس ببستند ایرانیانبکینه یکایک کمر بر میاننیامد جهان آفرین را پسند ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۸... تو چون غرم رفتستی اندر کمرپر از داوری دل پر از کینه سرگریزان و لشکر پس اندر دمان ... فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۶... چو نخچیر بیند بغرد دلیرنخستین برین کینه بستی کمرز ایران بکشتی یکی نامور ... فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸... بپیش نیاکانت بسته کمربهر کینه گه با یکی کینه وراگر شاه بیند بمن بخشدش ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰... ببر ده هزار آزموده سوارکمر بسته بر کینه و کارزار.....فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۵... چرا من به کین برادر کمرنبندم نخارم از این کینه سرهم از خون نهصد سر نامدار ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۶....بگرداند این بد ز تورانیانببندد به کینه کمر بر میان....فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸... ببندیم دامن یک اندر دگرنشاید گشادن بر این کین کمرسوی گیو لهاک و فرشیدورد ...... پذیرفتم اندر شما سر به سرکه من پیش بندم بدین کین کمرابا پیر سر من بدین رزمگاه ...... ابا نیزه و تیغ مردم کشانبه کینه ببندید یکسر کمرهر آن کس که هست از شما نامور….... به جنگ اندر آید به کردار کوهز کینه همه پاک دلخسته ایمکمر بر میان جنگ را بسته ایم ... فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۷... ز گنج و ز تخت و ز نام بلندز تو خواستم تا یکی کینه وربه کین سیاوش ببندد کمرنبیره بدیدم جهانبین خویش ... کلید واژه ها و برگزیده هاکینهکمر17ببندد کمرکمر بستهکینه بستی کمربه کین سیاوش ببندد کمرپیش بندم بدین کین کمربه کینه ببن شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۶ ... پسر گفت کای شاه ترکان و چین دل خویش را بد مکن روز کین چو خورشید فردا بر آرد درفش ... فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۷ ... شهان را همه تخت بودی نشست که بر کین کمر بر میان تو بست که جز خاک تیره نشستش مباد ... ... سیاوش که شد کشته بر دست شاه بدین دشت از ایران به کین آمدم نه از بهر گاه و نگین آمدم ... ... نهادند پیمان که از هر دو روی به یاری نیاید کسی کینه جوی هم شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۰ ... بدین گونه تا شارستان پدر همی رفت گریان و پر کینه سر همی گرد باغ سیاوش بگشت ... ... همه شهر مکران تو ویران کنی چو بر کینه آهنگ شیران کنی فرستاده آمد پیامش بداد ... فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱ ... به دست بداندیش بر کشته شد چنین تخم کین در جهان کشته شد فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۲ ... شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳... سپهدار شیراوژنا مهتراکه کشتت که بر دشت کین کشته بادبرو جاودان روز برگشته باد ...فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷... پذیره شدش نامور شهریاریکی گورستان کرد بر دشت کینکه پیدا نبد پهن روی زمین ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۶... چو دریا شد از خون گردان زمینتن بی سران بد همه دشت کینپدر را نبد بر پسر جای مهر ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۹... نباید که ایمن شوید از کمینسپه باشد اندر در و دشت کینهرآنگه که از دشمن ایمن شوی ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲... همه مهتران خواندند آفرینبران دشت آباد و مردان کینازان پس در گنج بگشاد شاه ... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۳ - پادشاهی پیروز بیست و هفت سال بود... که تا چون گریزند ز ایران زمینگرآیند لشکر ازان دشت کینفردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲... که من دانم کنون جزو نیست اینکه یارد چمیدن برین دشت کینبرین مایه مردم به جنگ آمدست ... فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۴... که من چون رسیدم سواران چینورا کشته بودند بر دشت کینبران بد که بهرام بیجان شدست ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۲... بپیران چنین گفت خاقان چینکه اکنون چه سازیم بر دشت کینورا گفت پیران کز اندک سپاه ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۲... شوم تا چه خواهد جهان آفرینکه پیروز گردد بدین دشت کینفردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴... ز پیران فرستاده آمد برینکه بیزارم از دشت وز رنج و کینکه من دیده دارم همیشه پر آب ...فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۸... خ شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۲... ز فردوس دارد بران چشمه راهبشوید برآن تن بریزد گناهبپرسید پس شه که تاریک جای ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان... به پاسخ نگه داشتن گفت خشمکه از بیگناهان بخوابند چشمدگر آنک بیدار داری روان ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۳از ایران بجنگ گراز آمدم ...... نجنبید و من چشم کرده پر آبگناهی مرا اندرین بوده نیستمنیژه بدین کار آلوده نیست ... ==============کلید وآژه ها و برگزیده هاچشمگناهبیگناهان... به پاسخ نگه داشتن گفت خشم.......که از بیگناهان بخوابند چشمز فردوس دارد بران چشمه راه.......بشوید برآن تن بریزد گناه شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴... تو بانوی شاهی و خورشید گاهسزد کز تو ناید بدینسان گناهوزان تخت برخاست با خشم و جنگ ... ۴۶فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۵... یکی دیگر افگن برین هم نشاندروغ از گناهست بر سرکشانپر از خشم شد زان جوان اردوانیکی بانگ برزد به مرد جوانبدو گفت شاه این گناه منستکه پروردن آیین و راه منست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر... ز نادان که گفتیم هفتست راهیکی آنک خشم آورد بی گناهگشاده کند گنج بر ناسزای ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۹ - داستان کسری با بوزرجمهر... همی بود ترسان ز آزار شاهجهاندار پر خشم و او بیگناهشب تیره و روز پیدا نبود ...==================کلید وآژه ها و برگزیده هاخشم بی گناهز نادان که گفتیم هفتست راه......یکی آنک خشم آورد بی گناههمی بود ترسان ز آزار شاه........جهاندار پر خشم و او بیگناه شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳... که بخشایش آرد به ما بر مگراگر چه بزرگست ما را گناهبه بی دانشی برنهد پیشگاه ...فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۰... دل ما پر امید و ترس است و باکبه بخشایش امید و ترس از گناهبه فرمانها ژرف کردن نگاه ... فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵... که بخشایش آرد هر آن کش بدیدز بس درد کو دید بر بی گناهچنان رفت پیمان که بشنید شاه ...فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴... بهانه همی جست زان کار شاهبدان تا ببخشد گذشته گناهسیاووش را گفت بخشیدمش ...فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷... برفتند پوزش کنان نزد شاهکه گر شاه بیند ببخشد گناهفدای تو بادا تن و جان ما ...فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۴گناهی که کردی زیزدان بخواهسزد گر به پوزش ببخشد گناهمگر دادگر باشدت رهنمای ...فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۳... نمود اندران بیهشی سرکشیسزد گر ببخشی گناه مراکنی تازه آیین و راه مرا ...... سری پر ز کینه دلی پر ز رایببخشید رستم گناه ورابیفزود زان پایگاه ورا ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۵... به ایوان شود شاد و روشن روانببخشید کرده گناه وراز زنگار بزدود ماه ورا ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اورمزد » بخش ۲... نگر تا نپیچی سر از دادخواهنبخشی ستمکارگان را گناهزبان را مگردان به گرد دروغ ...۵۱فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۴... چنین داد پاسخ گرانمایه شاهچو خواهی که یکسر ببخشم گناهز دینار رومی به سالی سه بار ...۵۲فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۶... به بخشش ز دل رنج بپراگندگناه از گنهکار بگذاشتنپی مردمی را نگه داشتن ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۷... ز که شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...